شتابدهنده چیست؟ و چه کمکی به استارتاپ می کند؟

راههای متنوع و متفاوتی برای سرمایهگذاری روی استارتاپها وجود دارد که از سال ۲۰۰۵ برنامههای شتابدهی به یکی از اصلیترین آنها تبدیل شده است. مثل هر استراتژی سرمایهگذاری دیگری قطعا برنامههای شتابدهی نیز برای یک سری استارتاپها مناسب هستند و برای یکسری نامناسب.
حال سوال مهم این است که چطور متوجه شوید چه زمانی برنامههای شتابدهی برای شما مناسب است؟
در این مطلب قصد داریم شما را با خود به دنیای شتابدهنده ها ببریم تا به بهترین جواب برسید و سریعا متوجه شوید آیا ورود به مجموعههای شتابدهی برای شما مناسب است یا نه. برای همین در ادامه مطلب به شما خواهیم گفت:
- شتابدهنده چیست و چه کاری انجام میدهد؟
- چه زمانی استفاده از شتابدهندهها گزینه مناسبی است؟
- چطور ایده خود را در مقابل سرمایهگذاران استارتاپها ارائه دهیم که بتوانیم برای ایدهمان سرمایه جذب کنیم؟
شتابدهنده ها
برای اینکه بدانیم چرا شرکت در برنامههای شتابدهی تا این میزان مرسوم هستند باید بدانیم اصلا شتابدهندهها چگونه شکل گرفتهاند و با چه قالبی شروع به کار کردهاند.
از سال ۲۰۰۵ شرکتی با نام وای کامبینیتر (Y Combinator) انقلابی در تامین بودجه کسبوکارها بپا کرد و این ماجرا آغازی شد برای رشد مراکز شتابدهی استارتاپها. جالب است بدانید وای کامبینیتور بهصورت تخصصی بر روی سرمایهگذاری روی استارتاپها در مرحله «بذری» فعالیت میکند. مرحله بذری اولین مرحله رشد استارتاپهاست. هدف وای کامبینیتور این است که سرمایه مورد نیاز استارتاپهای جدید را تامین کند تا به مراحل بعدی رشد خود برسند.

وای کامبینیتور صرفا یک مجموعه سرمایهگذاری نیست که ارتباطش با استارتاپها تنها در حد تامین سرمایه باشد. بلکه بخشی از تمرکز این مجموعه بر فراهم کردن شبکهای حمایتی از استارتاپها و بنیانگذاران آنها نیز هست. وای کامبینیتور تمام انرژی خود را وقف این میکند که بنیانگذاران استارتاپها مسیرشان را پیدا کنند به ایدهشان پر و بال بدهند و محصولات و خدماتی تولید کنند که توجه بازار و سرمایهگذاران را به خود جلب کند. از طرفی وای کامبینیتر با فراهم کردن شبکه حمایتی برای بنیانگذاران استارتاپها جلسات مختلفی برای گپ و گفت با سرمایهگذاران ترتیب میدهد و به آنها کمک میکند در اکوسیستم شناخته شوند.
هر سال وای کامبینیتر بر روی تعداد زیادی استارتاپهای تازه تاسیس با ایدههای جدید سرمایهگذاری میکند و با دنیایی از مخاطبان پرشور و شبکه حمایتی مخصوص خود بهترین مسیر موفقیت را برای استارتاپها فراهم میکند.
برای رسیدن به این اهداف وای کامبینیتر محیطی را فراهم کرده که بنیانگذاران استارتاپها با تمرکز تمام بر روی تولید محصولشان وقت بگذارند و از کاربران محصولشان نکات جدید بیاموزند. یکی از ویژگیهای وای کامبینیتر این است که بازوی حمایتی و مشورتی استارتاپها به شمار میرود و در هیئت مدیره هیچکدام از استارتاپهایی که سرمایهگذاری میکند امتیاز تصمیمیگیری و حکمرانی ندارد.
استارتاپهایی که وای کامبینیتر تا اینجا به دنیا معرفی کرده است تبدیل به کسبوکارهایی بزرگ و درخور توجه شدهاند. استارتاپهایی مانند ایربیانبی، دراپباکس، ردیت و کوین بیس. گزارش منتشر شده از وای کامبینیتر در سال ۲۰۱۹ نشان میدهد مجموع سرمایهگذاریهای این شتابدهنده در طول ۱۴ سال ۱۵۵ بیلیون دلار بوده است!
پس از ده سال طرحی که وای کامبینیتر برای انجام امور داخلی خود تنظیم کرده بود بصورت گسترده در سطح کسبوکارهای جهان مورد استفاده قرار گرفت و اولین استقبالکنندگان پرشور از این طرح شرکتهای حوزه فناوری مستقر در سیلیکون ولی و فینتک لندن بودند. در سالهای بعد به موازات اینکه شرکتهای بیشتری به سمت برگزاری برنامههای شتابدهی و تقلید از وای کامبینیتر حرکت کردند مفهوم مراکز شتابدهی در سراسر جهان پخش شد و بنیانگذاران استارتاپها برای گرفتن راهنمایی و حمایت به سمت این مراکز رفتند.
در واقع میتوان گفت استارتاپها و مراکز شتابدهی باهم وارد یک رابطه همزیستی میشوند که در آن شتابدهندهها به استارتاپ کمک میکنند از یک ایده نوپا تبدیل به شرکتی چند بیلیون دلاری شود.
با گذشت زمان استارتاپهای بیشتری پا به عرصه ظهور گذاشتند که توانستند با این برنامه شتابدهی به سودهای هنگفت دست یابند. هرچقدر شتابدهندهها بیشتر توانستند ارزش خود را اثبات کنند کارافرینان بیشتری شروع به مذاکره با آنها کردند و به طبع آن شرکتهای بیشتری به محض دیدن این حجم از تقاضا به سمت تاسیس مراکز شتابدهی رفتند. سه نمونه از مراکز شتابدهی مطرح دیگر عبارتند از:
۱ـ تِک استارز:
دفتر مرکزی این شتابدهنده در ایالت کولورادو از ایالتهای جنوب غربی آمریکا واقع شده است. تِک استارز تا کنون ۱۰۰۰ استارتاپ را همراهی کرده است تا به گردش مالی بیش از ۸ بیلیون دلار برسند.
۲ـ ۵۰۰ استارتاپ:
دفتر مرکزی این شتابدهنده در کالیفرنیاست و تا کنون به ۱۵۰۰ استارتاپ در ۶۰ کشور مختلف خدمات ارائه داده است. شرکتهایی مانند یودمی و کردیت کارما حاصل دورههای شتابدهی ۵۰۰ استارتاپ هستند.
۳ـ پِلاگ اند پِلی:
پلاگ اند پلی یکی دیگر از استارتاپهای مستقر در کالیفرنیاست که به شهرت جهانی رسیده است. این شتابدهنده فقط در سال ۲۰۱۷ بر روی ۲۶۲ استارتاپ سرمایهگذاری کرده است که پورتفولیوی استارتاپهایش دارای ارزشی بیش از ۷ بیلیون دلار هستند.
یک مرکز شتابدهنده چیست؟

وای کامبینیتر با تغییر همه چارچوبها و ساختارها وارد صنعت سرمایهگذاری شد. این شتابدهنده این کار را با ایجاد مدلی جدید و اثربخش از سرمایهگذاری انجام داد که هم برای سرمایهگذاران و هم برای بنیانگذاران استارتاپ نتایج فوقالعادهای به ارمغان میآورد. بیایید باهم نگاهی عمیقتر به ویژگیهای مراکز شتابدهی بیندازیم.
۱ـ شتابدهنده ها گسترده هستند
اگرچه امروزه شتابدهندهها برای ما مفاهیمی آشنا هستند اما اغلب مفهومی گسترده دارند. در کنار این از آنجا که شتابدهندهها روشهای نوینی جهت سرمایهگذاری بر روی ایدهها ارائه میدهند مفاهیم مختلفی از شتابدهندهها وجود دارند برای همین هم هست که هر شتابدهندهای خدمات خاص خود را به استارتاپها ارائه میدهد. و به همین روال نیز ممکن است مفاهیم فعلی که از شتابدهندهها در ذهن داریم در دهههای آینده به شدت دگرگون شود.
۲ـ شتابدهنده ها گیجکننده هستند
خیلی راحت است که فکر کنیم همه چیز را درباره شتابدهندهها میدانیم و مفهوم شتابدهنده مفهومی ساده است اما اصلا اینطور نیست. علت این موضوع نیز این است که شتابدهندهها تنها یک نوع از همراهانی هستند که به بنیانگذاران شتابدهندهها پیشنهاد میشوند. «مراکز رشد»، «سرمایهگذاران خطرپذیر»، «فضاهای کار اشتراکی» و «دورههای کارافرینی» هرکدام قسمتی از ویژگیهای شتابدهندهها را دارند و در مواردی ممکن است با هم اشتباه گرفته شوند.
همین موضوعات سبب شده فهمیدن این مسئله که شتابدهنده شامل چه مواردی است گیجکننده باشد. من تا کنون با هزاران کارافرین و سرمایهگذار کار کردهام و در آن زمان ۵ ویژگی شتابدهندهها را برای فهم بهتر مخاطبین به تفکیک بیان کردم:
۱ـ برنامههای کاربردی شفاف:
برخلاف شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر و سایر گروههای سرمایهگذاری، ویژگی اصلی شتابدهندهها این است که پذیرای همه صنایع و حوزهها هستند. شتابدهندهها به دنبال نخبهگرایی نیستند بلکه به دنبال ایدههایی هستند که قابل رشد یافتن باشند. برای همین همه میتوانند وارد برنامههای شتابدهی شوند و از این حیث مانعی بر سر راه آنها وجود ندارد.
۲ـ رقابت پادشاه است:
علیرغم اینکه این امکان بر هر فردی وجود دارد که در برنامه شتابدهی شرکت کند اما ذات مراکز شتابدهی به شدت رقابتی است. اگرچه در ابتدا همه میتوانند برای شرکت در برنامههای شتابدهی شرکت کنند اما همواره تعداد اندکی از آنها برای حمایت شدن در دورههای شتابدهی پذیرفته میشوند. لذا بنیانگذاران استارتاپها اگر در دورههای شتابدهی پذیرفته نشدند نباید اعتماد به نفس خود را از دست بدهند. همیشه گزینههای دیگری برای ادامه مسیر آنها وجود دارد.
۳ـ سرمایهگذاری در مرحله پیش بذری:
بعضی اوقات پیشنهادهای سرمایهگذاری شتابدهندهها برای مرحله پیش بذری استارتاپهاست و معمولا نیز میزان آن کمتر از ۵۰ هزار دلار است اما میزان آن میتواند تا هزاران دلار بالاتر هم برود.
۴ـ حساس به زمان:
غالب شتابدهندهها زمان و انرژی و پول خود را بر روی مراحل اولیه رشد استارتاپها سرمایهگذاری میکنند و انتظار دارند که رشد و صعود استارتاپها را ببینند. برای همین هم هست که شتابدهندهها پس از ورود به برنامه یک بازه زمانی ۳ یا ۶ ماهه را برای دیدن نتایج اولیه تعیین میکنند.
این بازه زمانی به این معنی نیست که بعد از آن قرار است شتابدهنده از برنامه خارج شود نه اینطور نیست شتابدهندهها پس از این مدت نیز حضور و سهام خود را حفظ میکنند اما دیگر پس از آن چندماهِ پرفشار، عقب مینشینند و توجه خود را به گرفتن استارتاپهای جدید معطوف میکنند و امید دارند استارتاپهایی که برنامه شتابدهی آنها را پی گرفتهاند در طول زمان ارزش خود را بدون نیاز به دخالت شتابدهنده افزایش دهند.
۵ـ تیم نه فرد:
مانند خیلی از سرمایهگذاریهای مرحله پیش بذری یا بذری شتابدهندهها تمایل دارند استارتاپهایی را قبول کنند که بنیانگذاران آنها بتوانند آنان را تحت تاثیر قرار دهند. اما در نهایت تمرکز بر روی تیمهای با تعداد بیشتر است تا اینکه تمرکز تنها بر یک یا دو بنیانگذار یا فرد باشد. علت این موضوع نیز این است که اکثر استارتاپها مجموعههایی همکاری محور هستند. تحقیقات نشان میدهد سرمایهگذاران بیشتر تمایل دارند بر روی استارتاپهایی با بیش از یک بنیانگذار سرمایهگذاری کنند زیرا در این حالت بار و مسئولیت راهاندازی استارتاپ تنها بر دوش یک فرد نیست و بین بنیانگذاران تقسیم میشود. اما توجه کنید این موضوع به این معنی نیست که میتوانیم با ارائه دادن محصولی ضعیف که یک تیم قوی پشت آن است موفق به جذب نظر شتابدهندهها شویم. شتابدهندهها در جلسه ارائه به دنبال دیدن یک محصول قوی در کنار یک تیم قوی هستند.
برنامههای سرمایهگذاری مشابه

همانطور که در بالا اشاره شد ممکن است برنامههای شتابدهی با سایر اقسام سرمایهگذاری اشتباه گرفته شود لذا با در نظر گرفتن این موضوع قبل از اینکه شروع کنیم به بیان اقسام مختلف شتابدهندهها بیایید باهم تفاوتهای شتابدهندهها با سایر اقسام سرمایهگذاری را بررسی کنیم.
مراکز رشد | سرمایهگذاران خطرپذیر | شتابدهندهها | هیبریدها | |
زمان دوره | ۱ تا ۵ سال | مداوم | ۳ تا ۶ ماه | ۳ ماه تا ۲ سال |
همکاری | خیر | خیر | بله | خیر |
بیزینس مدل | اجاره، غیرانتفاعی | سرمایهگذاری | سرمایهگذاری، غیرانتفاعی | سرمایهگذاری، غیرانتفاعی |
درصد رقابت | غیررقابتی | دائما رقابتی | دورهای رقابتی | دائما رقابتی |
مرحله سرمایهگذاری | در مراحل ابتدایی یا دیرتر | مراحل ابتدایی | مراحل ابتدایی | مراحل ابتدایی |
آموزش | تیمسازی، منابع انسانی، مباحث حقوقی | ندارد | سمینار | آموزشهای بسیار متعدد و متنوع |
مربیگری | کم و تاکتیکی | به میزانی که سرمایهگذاران تشخیص دهند | زیاد | پشتیبانی با نیروهای تخصصی، مربی |
موقعیت سرمایهگذاری | داخل مجموعه | خارج مجموعه | داخل مجموعه | داخل مجموعه |
جی سامیت نائب رئیس شرکت بینالمللی دیلویت و نوآورِ کسبوکار میگوید: هیچ کارافرین نوپایی در تجربه اول خود شبکهای از مخاطبینی که برای موفقیت به آنها نیاز است را ندارد بنابراین یک مرکز شتابدهی باید با اکوسیستم کسبوکار منطقه عجین شود و شبکهای از افراد تاثیرگذار دنیای کسبوکار را اطراف خود داشته باشد.
در این شرایط یک مرکز رشد خوب میتواند مانند یک شتابدهنده پرقدرت عمل کند. مرزبندیهای جدول بالا میتوانند بیشتر از این نیز محو شوند در بعضی موارد شتابدهندهها به مراکز رشد متصل میشوند و تعیین کردن تفاوتهای آنها سختتر میشود.
برای شفاف شدن بیشتر موضوع سعی کردم اینجا اقسام مختلف مراکز رشد را ترسیم کنم و نشان دهم که تفاوت آنها با شتابدهندهها چیست.
۱ـ دورههای استارتاپی:
این دورهها اغلب با نام دورههای کارافرینی برگزار میشوند. این دورهها معمولا توسط دانشکدههای کسبوکار یا مربیان موفق دنیای بیزینس ارائه میشوند. هدف از برگزاری این دورهها این است که کارافرینان با اصول بنیادی ساخت یک استارتاپ آشنا شوند. در این دورهها هم مفاهیم تئوری آموزش داده میشود هم جنبههای عملی دنیای راهاندازی کسبوکارها. از بهترین نمونههای این حوزه میتوان به دوره هشت هفتهای دانشگاه آکسفورد یا دوره کارارفرینی و نوآوری دانشگاه استنفورد اشاره کرد.
۲ـ شبکه سرمایهگذاران خطرپذیر:
سرمایهگذاران خطرپذیر غالبا در مرحله بذری سرمایهگذاری خود را انجام میدهند. در بعضی موارد این سرمایهگذاران خطرپذیر در کنار هم قرار میگیرند که به آن شبکهها یا گروههای سرمایهگذاری خطرپذیر گفته میشود. آنها با هم روی کسبوکارهای نوظهور سرمایهگذاری میکنند و در طول مسیر نیز ممکن است به استارتاپها خدمات مشاورهای و مربیگری ارائه دهند. این مجموعهها شتابدهندههایی رسمی نیستند اما موجودیتی منفرد نیز نیستند و برای کمک به کارافرینان جدید کنار هم جمع شدهاند.
۳ـ مراکز مشاوره:
یکی از مهمترین خدماتی که این مجموعهها ارائه میدهند خدمات مشاوره است از آنجا که طبق آمار ۵۰ درصد استارتاپها در سه سال اول شکست میخورند مشاورههایی که خبرگان صنعت در مجموعههای سرمایهگذاری خطرپذیر به استارتاپها میدهند در جلوگیری از شکست آنها بسیار موثر است.
۴ـ جوایز و مسابقات:
برخی سازمانها با برگزاری مسابقات و دادن جوایز، بستری فراهم میکنند تا کارافرینان بتوانند ایدههای جدید تجاری خود را بیان کنند. برندگان این مسابقات در بین فعالین اکوسیستم حرفهای صنعت خود شناخته میشوند و میتوانند در جلسات جذب سرمایهگذار از مستندات برنده شدن در این مسابقات به عنوان شاهدی برای ارزشمند بودن ایدهشان استفاده کنند. در خود این مسابقات هم گاهی جایزه نفر اول قبول شدن در دوره شتابدهی و دریافت خدمات مشاوره است. یک نمونه موفق از این دست مسابقات سالیانه تِککرانچ دیسراپت است که استارتاپها جدید میتوانند برنده جایزه بزرگ ۵۰ هزار دلاری شوند.
۵ـ فضاهای برگزاری جلسات:
این روزها فضاهای برگزاری جلسات زیادی افتتاح شده است تا کارآفرینان در آنها بتوانند همدیگر را ملاقات کنند، ایدههایشان را با یکدیگر به اشتراک بگذارند و برای رسیدن به منافع مشترک باهم گفتگو کنند. در بعضی موارد آنها حتی مستقیما با ایدههای جذابی که دارند به هم کمک میکنند. فضاهای کار اشتراکی جزو مرسومترین فضاهای این حوزه هستند و فریلنسرها و کارافرینان میتوانند بهراحتی از این فضاها استفاده کنند و حین کار در این فضاهای کار اشتراکی فرصت یادگیری نیز برای آنان فراهم است. بعضی مواقع برنامههایی مانند ایونتها، نشستهای گفتگومحور و دورههای آموزشی نیز در فضاهای برگزاری جلسات برگزار میشوند تا به تقویت مهارتها و هوش تجاری افراد کمک کند. اما در این فضاها سرمایهگذاری بر روی ایدهها اتفاق نمیافتد. در بعضی از فضاهای برگزاری جلسات کارافرینان باهم بر روی پروژههای گوناگون کار میکنند. و همگی در منافع حاصل از آن شریک خواهند بود.
۶ـ برنامههای سرمایهگذاری اجتماعی:
کارافرینان اجتماعی کارافرینانی هستند که محصولات یا خدمات طراحی شده توسط آنها بتواند یکی از مشکلات اجتماعی را حل کند. این کارافرینان با قبول ریسک و تلاش وافر قصد دارند با ابتکارات خود تاثیری مثبت بر اجتماع بگذارند. ورود به برنامههای سرمایهگذاری اجتماعی برخلاف سایر برنامههای شتابدهی پذیرای همه استارتاپها نیست و فقط کارافرینان اجتماعی میتوانند در این دورهها شرکت کنند. یک نمونه موفق از این حوزه آکادمی سرمایهگذاری اجتماعی بالارد است جایی که کارافرینان میتوانند به خدمات مشاوره، اعتبارسنجی ایدهها، توسعه ایدهها، اجرای محصولات و سرمایهگذاری دسترسی داشته باشند.
۷ـ سرمایهگذاری در مرحله بذری:
مانند سرمایهگذاران خطرپذیر و شتابدهندهها، مجموعههای سرمایهگذاری در مرحله بذری، سرمایهگذاری خود را در مراحل ابتدایی ظهور استارتاپ انجام میدهند. بطور معمول این مجموعهها به استارتاپها خدمات مشاوره ارائه نمیدهند یا در فراهم کردن زیرساختها به آنها کمک نمیکنند. این مجموعهها منحصرا مجموعههای سرمایهگذاری هستند که در قالب مراکز رشد به فعالیت میپردازند.
همانطور که مشاهده میکنید بعضی اوقات تفاوت میان شتابدهندهها و سایر مراکز رشد کاملا مشخص است و گاهی هم تفاوتهای آنها کاملا نامحسوس است. اگر از زاویه دید کارافرینان به این موضوع نگاه کنیم خیلی ناامید کننده خواهد بود اگر کارافرینی برای دریافت همزمان خدمات مشاوره و سرمایه وارد دورهای شود و سپس متوجه شود که آن مجموعه تنها یکی از این دو خدمت ارا ائه میدهد یا اینکه هر دو خدمت را ارائه میدهد اما کیفیت آن به مفید بودن و جامع بودن خدمات شتابدهندهها نیست.
اکنون که متوجه شدیم شتابدهنده چیست خیلی مهم است که دریابیم همه شتابدهندهها خدمات یکسانی ارائه نمیدهند. همانطور که در بالا نیز اشاره کردیم مجموعههای شتابدهی یک روش خلاقانه برای سرمایهگذاری هستند. اما شتابدهندهها چه تفاوتی باهم دارند؟
شتابدهندهها میتوانند در این زمینهها با هم تفاوت داشته باشند:
- در اهداف کلی آنها
- حوزهای که در آن بصورت تخصصی کار میکنند
- ساختار آنها برای سرمایهگذاری
- میزان سرمایهای که در اختیار دارند
- حوزه ارتباطات مربیهایشان
- کیفیت متخصصانی که در اختیار استارتاپها قرار میدهند
- زمانی که به هر استارتاپی اختصاص میدهند
- انواع فرصتهای ارائه شده برای سرمایهگذاریهای آتی
- مناطقی که در آن فعالیت میکنند
علیرغم این تفاوتها، ترندهایی در دنیای کسبوکار وجود دارند که به ما اجازه میدهد بتوانیم شتابدهندهها را به سه گروه مختلف تقسیم کنیم.
این گروهها شامل:
- شتابدهندههای مخاطرهپذیر
- شتابدهندههای دولتی
- شتابدهندههای شرکتی
تفاوت کلیدی این سه گروه شتابدهندهها در نحوه تامین بودجه آنهاست. منبع تامین مالی هر شتابدهنده بیانیه ماموریت و محدوده عمل آن را تغییر میدهد. اگر بدانید منابع مالی هر شتابدهندهای چطور تامین میشود به عنوان یک کارافرین میتوانید درک بهتری از زمینه و نوع خدماتی که میتوانید از آن شتابدهنده دریافت کنید بدست آورید.
تفاوت شتاب دهندههای استارتاپ

اکنون که فهمیدیم شتاب دهنده استارتاپ چیست باید بدانیم که همه شتابدهندهها خدمات یکسانی ارائه نمیدهند. همانطور که در بخشهای قبلی نیز به آن اشاره کردیم، شتاب دهندهها راهکاری نوین برای تأمین سرمایه مالی استارتاپها هستند که ماهیت آنها نیز در حال تغییر است.
در واقع تفاوت بین شتاب دهندهها در ارائه خدمات و نحوه حمایت از کارآفرینان است. اما ببینیم که شتاب دهندههای استارتاپها از چه نظر میتوانند متفاوت باشند؟
شتاب دهندهها میتوانند در موارد زیر با هم متفاوت باشند:
- اهداف کلی
- بخشهایی که در آن تخصص دارند
- راهکارهای تأمین بودجه
- میزان بودجه موجود
- کیفیت متخصصهای دردسترس
- مدت زمانی که به هر استارتاپ تخصیص داده میشود
- انواع فرصتهای ارائه شده برای سرمایهگذاریهای آتی
- مناطق فعالیت
علاوهبر این تفاوتها، روندهایی در عرصه کسبوکار وجود دارد که به ما این امکان را میدهد تا شتاب دهندههای استارتاپ را به سه گروه مختلف تقسیم کنیم.
این سه گروه عبارتند از:
- شتاب دهندههای استارتاپ خطرپذیر
- شتاب دهندههای دارای بودجه دولتی
- شتاب دهندههای شرکتی
تفاوت اصلی بین این سه نوع شتاب دهنده در نحوه تأمین مالی آنهاست. منبع بودجه ماموریت و محدوده هر شتاب دهنده را تغییر میدهد. با درک نحوه تأمین مالی یک شتاب دهنده استارتاپ، شما بهعنوان کارآفرین میتوانید ایده بهتری در مورد طرح نهایی و نوع کمکی که دریافت میکنید، داشته باشید.
چه انتظاراتی باید از شتاب دهنده استارتاپ داشت؟

در این بخش انتظاراتی که باید از یک شتابدهنده استارتاپ داشته باشید را بررسی خواهیم کرد. در صورتیکه بدانید تجربه کار با یک شتاب دهنده استارتاپی چگونه است، میتوانید کسبوکارتان را برای همکاری با یکی از شتاب دهندهها آماده کنید.
درک این موضوع میتواند تأثیر قابل توجهی بر روی میزان سود شما از یک شتاب دهنده و بهبود کسبوکارتان خواهد داشت.
1. جلسات حضوری
- جلسه با متخصصین صنعت و منتورها
- برگزاری جلسات بین تیم استارتاپ و منتورها برای بحث در مورد چالشهایی که با آنها مواجه هستند.
- جلسات باید حداقل 45 دقیقهای باشند
- برگزاری جلسات با هماهنگی قبلی
2. تطابق + منتورینگ + ارزیابی
- تطبیق موارد همکاری، افراد، اهداف و انتظارات بین تیمها و منتورها
- تعیین منتور برای تیم براساس بازخوردها و علاقه متقابل
- ارزیابی فعالانه
- ارزیابی مداوم
3. ظرفیتسازی و طراحی کسبوکار
- ایجاد تعامل و برگزاری کلاس درس توسط متخصصین برای کمک به تیم جهت کشف و بررسی دیگر جنبههای سرمایهگذاری استارتاپ، مدل کسبوکار پیشنهادی و اعتبارسنجی آن.
- صحبت با کارآفرینان موفق
4. تسهیل ارتباطات
- برقراری ارتباط بین تیم، مشتریان بالقوه، شرکا و دیگر منابع
- فراهم آوردن امکان حمایت مستقیم از طریق مشارکت مستقیم
شتابدهی یک استارتاپ کار سختی است!

از دیدگاه برد فلد (Brad Feld)، کار اصلی شتاب دهندهها این است که به کارآفرین کمک میکنند تا در یک بازه زمانی سریعتر به نتیجه برسد. علاوهبر این، سوزان کوهن (Susan Cohen) نیز معتقد است که مشخصه اصلی شتاب دهنده استارتاپ فشردهسازی زمان است. همه چیز از محدودیت در زمان شروع میشود و باعث ایجاد احساس فوریت در مورد دستاوردهای ممکن خواهد شد.
هر چقدر که برای تکمیل وظایف خود توسط شتابدهندهها عجله داشته باشید، کار شما سختتر خواهد بود. موفقیت در کسب و کار چندان راحت نیست و به رویدادهایی که شرکت با آن مواجه میشود، بستگی دارد.
چه زمانی نباید از شتاب دهنده استارت آپ استفاده کنید؟

شتاب دهنده های استارتاپی راهکاری عالی برای کارآفرینان هستند. با این وجود، شتاب دهندهها راهکاری تضمینی برای موفقیت نیستند.
حقیقت این است که چنین چیزی در دنیای تجارت وجود ندارد. بهعنوان یک کارآفرین، گاهی موفق میشوید و گاهی نیز دچار مشکلاتی خواهید شد. شتاب دهنده های استارتاپ تنها میتوانند شانس موفقیت شما را افزایش دهند. در برخی از موارد، عدم استفاده از شتاب دهندهها به نفع شرکت خواهد بود. در این حالت، شتاب دهنده میتواند تأثیر مخربی بر روی اهداف کلی شما داشته باشد.
در ادامه دلایل رایج عدم استفاده از شتاب دهنده استارتآپ را بررسی خواهیم کرد:
انتظارات نادرست
در کتاب (Speed up Your Startup) مدیر اجرایی اینفوگرافم (Mikko Jarvenpaa) مطالعهای را به کمک 150 بنیانگذار استارتاپ انجام داد. هر یک از بنیانگذاران با یک شتاب دهنده استارتاپ همکاری داشته بودند.
این مطالعه تحت عنوان بررسی انتظارات و ارزش شتابدهنده انجام گرفت. Mikko Jarvenpaa دریافت که بنیانگذاران استارتاپ گاهی اوقات ممکن است از کار با یک شتابدهنده ناامید شوند که دلیل اصلی آن، انتظارات اولیه متفاوت آنها بود.
برای مثال، برخی از بنیانگذاران معتقد بودند که شتابدهندههایی که ورکشاپهای محدودی با موضوعات خاصی دارند، از نظر یادگیری یا راهنمایی کافی نیستند؛ بنابراین، درصورتیکه انتظارات شما بیشتر از خدمات یک شتاب دهنده استارتاپ است، باید به دنبال راهکار دیگری برای تأمین مالی خود باشید.
در واقع، مدیریت انتظارات نقش مهمی دارد. باوجود اینکه بسیاری از شتاب دهندههای استارت آپی محبوبیت خوبی پیدا کردهاند، طبق گزارش والاستریت ژورنال، بیش از 40 درصد از شتاب دهنده های استارتاپی هیچ استارتاپی نساختهاند که با موفقیت سرمایهگذاری خطرپذیر را افزایش دهند. البته این بدین معنی نیست که در آینده این اتفاق نمیافتد، اما آمار درحال حاضر این را نشان میدهد.
استانداردها متفاوت هستند و هر شتابدهنده نیز موفقیتها و شکستهای خاص خود را دارند. هیچچیز تضمین شده نیست و تأیید درخواست شما توسط شتاب دهنده به معنی موفقیت نیست بلکه سختی کار از این مرحله شروع میشود.
پس از تأمین بودجه نیز 40 درصد از استارتاپها شرکت میخورند. این اطلاعات برای ترساندن شما نیست، بلکه باید انتظارات خود و سرمایهگذاران را مدیریت کنید.
عدم تمرکز کافی
همانطور که در بخشهای قبلی هم به آن اشاره کردیم، شتاب دهنده های استارتاپ معمولا زمان محدود و فعالیتهای زیادی برای انجام دارند. این بدین معنی است که باید جلسات زیادی را برگزار کنید و برنامه متعادل داشته باشید. در نتیجه ممکن است تمرکز شما بر روی هر یک از کارها کمرنگ شود.
ممکن است در یک بازه زمانی بخواهید بر روی توسعه محصول تمرکز داشته باشید، اما به طور مداوم باید در جلسات بازاریابی شرکت کنید. از طرف دیگر، ممکن است بر روی ایجاد یک پایگاه داده مشتری تمرکز داشته باشید اما در عوض، باید روی چیزی که منتور از شما میخواهد (مانند توسعه زیرساختهای شرکت)، تمرکز کنید.
برای مثال، جردن فلیگل، مدیرعامل CoachUp یک دوره 12 ماهه از خدمات شتاب دهنده و انکوباتور استفاده کرد. زمانیکه برنامه 12 ماهه تمام شد، جردن فلیگل متوجه شد که میبایست بهجای تمرکز بر پیشبرد اهداف، بر روی ایجاد یک پایگاه مشتری تمرکز میکرد.
شتاب دهنده استارتاپ ممکن است کنترل را از دست شما خارج کند و تمرکز را از یک کار حیاتی دور نماید که این امر میتواند بر روی استارتاپ آثار مخربی داشته باشد.
برنامهریزی طاقتفرسا
یکی دیگر از جنبههای منفی برنامههای شتابدهنده استارتاپ این است که میتواند برای بنیانگذاران یک استارتاپ طاقتفرسا باشد. آمادگی برای ارائهها و رویدادهای متعدد، همراه با شرکت در کلاسها و فرصتهای یادگیری میتواند برای بنیانگذاران سخت باشد.
یکی از دلایلی که افراد وارد حوزه تجارت میشوند این است که میخواهند بر روی برنامه کاری خود کنترل داشته باشند. در واقع برخلاف شغلهایی که ساعت کاری توسط کارفرما تعیین میشود، آنها میخواهند هر زمان که تمایل داشته باشند، کار کنند. توسعه یک کسبوکار برای بسیاری از افراد، آزادی به همراه خواهد داشت.
پیوستن به یک شتاب دهنده استارتاپی میتواند این آزادی را حداقل موقتا محدود کند. برنامههای شتاب دهنده ممکن است برای برخی از افراد بسیار زیاد باشد و حتی جنبه اجتماعی آن نیز میتواند برای این افراد دشوار باشد. بهعنوانمثال، شتاب دهنده استارت آپ YCombinator، رویکردی را آزمایش کرد. این رویکرد صرف شام با کارآفرینان موفق بود که هر هفته برگزار میشود. شرکت در این رویداد، در کنار جلسات روزانه و مشاورهای برای برخی از افراد به فرایند یادگیری کمک میکند و برای برخی دیگر نیز از نظر روانی قطعا طاقتفرسا خواهد بود.
شرایط دشوار
هر شتاب دهنده استارتاپی در ازای درصدی از سهام کسبوکار شما، مبالغ متفاوتی را ارائه میدهند. برای مثال، برنامه شتاب دهنده 500 Startups، در ازای 6 درصد از سهام، سرمایهگذاری ناخالص 150.000 دلاری ارائه میدهد. بااینوجود، 500 Startups برای شرکت در برنامه نیز یک هزینه 37.500 دلاری نیز دریافت میکند.
این موارد نشان میدهد که برخی از انکوباتورها و برنامههای شتاب دهنده شرایط خاصی برای ورود دارند.
در صورتیکه پذیرفتن شرایط ورود برای بنیانگذاران دشوار است، بهتر است که اعمال نشوند. زیرا ممکن است در ادامه منجر به شرایط ناخوشایندی شود که بر تعاملات با برنامه شتاب دهنده و نمایندگان آن، تأثیر خواهد داشت.
چشمانداز واحد
کسبوکار معمولا یک فرآیند مشارکتی است و حتی با وجود یک کارآفرین با چشمانداز تعریف شده، باید به تولیدکنندگان، طراحان، بازاریابان یا هر شخص دیگری غیر از خودتان در نقطهای از زنجیره تأمین اعتماد کنید.
بنابراین در صورتیکه با به خطر انداختن چشمانداز خود مختلف هستید، این نوع سرمایهگذاری بهترین راهکار برای شما نخواهد بود. چرا که با افزایش سرمایهگذاری، مشارکت تقویت میشود.
بنابراین اگر احساس میکنید که دیدگاه محصول یا خدمات شما به مفهوم خاصی متکی است، اضافه کردن سایر انرژیهای خلاقانه به آن میتواند چیز بدی باشد.
هدف بیشتر شتاب دهنده های استارتاپی، گوش دادن و یادگرفتن از منتورها و تجربه دستاندرکاران برنامه است. در صورتیکه این بهمعنی به خطر افتادن چشمانداز شماست، پس همکاری با یک شتاب دهنده استارت آپی، ایده خوبی برای شما نیست.
برخی از کارآفرینان میخواهند از چشماندازی که دارند محافظت کنند، زیرا مانند نقشهای است که آنهارا به جایی که باید باشند، میرساند.
سنکای جوان (فیلسوف) میگوید: برای کسی که نمیداند کجا میخواهد برود و چه هدفی دارد، هیچ باد مساعد و موافقی وجود ندارد. درحالیکه توصیه میشود همیشه برای راهنمایی اشتیاق داشته باشید، چرا که تمایل به یادگیری را نشان میدهد، باید گاهی اوقات نیز به دیدگاه خود اعتماد کنید.
مشکل جابهجایی
برخی از برنامههای شتاب دهنده نیاز به جابهجایی شرکت دارد. این موضوع برای همه برنامهها اتفاق نمیافتد، اما برای برخی از آنها اجباری است.
هنگامی که قصد همکاری با یک شتاب دهنده داشتید، باید بدانید که آنها درخواست جابهجایی به کشور یا شهر دیگری را دارند یا خیر؟
در صورتیکه این جابهجایی برای شما قابل قبول نیست، همکاری با آنها هیچ مزیتی نخواهد داشت.
برای مثال شتاب دهنده Y Combinator، در حال حاضر به بنیانگذاران امکان چرخش محدود میدهد و آنها میتوانند به نوبت در جلسات Y Combinator در سیلیکونولی شرکت کنند. نکته این است که باید درک درستی از برنامه طولانیمدت (با توجه به مکان و زمان) خود داشته باشید. اکثر برنامهها این امکان را برای شما فراهم میآورند که در آینده هرکجا که میخواهید، مستقر شوید. اما این یک سرمایهگذاری جدی در زمان (با پتانسیلی مهم) برای استارتاپ شماست.
نتیجه گیری
در این مقاله تلاش کردیم تا شما را با مفهوم شتابدهنده به طور مناسبی آشنا کنیم. شتابدهنده ها انواع متفاوتی دارند و هر کدام کارکردهای مخصوص به خود را دارند که تیم های استارتاپی با توجه به شرایط خود باید تلاش کنند تا شتابدهنده ای را انتخاب کنند که بتواند به آن ها در مسیر رشد و توسعه کمک کند. بعضی اوقات هم اصلا شتابدهنده ممکن است نتواند برای استارتاپ مفید باشد.
برنامه شتابدهی گرین تک فرصتی کم نظیر برای استارتاپ ها فراهم می کند تا بتوانند ضمن استفاده از یک برنامه مدون شتابدهی برای اولین بار در ایران از دیگر مزایای این برنامه بهره ببرند. اگر علاقهمند به دانستن بیشتر در رابطه با این برنامه هستید اینجا کلیک کنید. همچنین صفحه های ما را در اینستاگرام یا لینکدین دنبال کنید تا از آخرین محتوای ما استفاده کنید.
ممنون از مطالب کاملتون برای پاسخ به سوال شتاب دهنده چیست
چون خیلی دنبال مقاله ای بودم که به صورت کامل این سوال رو توضیح بده
حتی مقالات همه شتابدهنده های ایرانی مثل پیدایش و… رو هم مطالعه کردم
اما مطلب شما کامل ترین بود.
موفق باشید.
خوشحالیم که براتون مفید بوده و مورد توجهتون قرار گرفته. تلاش کردیم بروزترین و بهترین مطلب در پاسخ به سوال شتابدهنده چیست تهیه کنیم.